- پی کور کنان
- بی نشان شونده: رندان دیدم بهر خرابات پی کورکنان گه مناجات. (تحفه العراقین 37)
معنی پی کور کنان - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
پی گم کردن مقابل پی بردن، محو کردن رد پای تا کسی بدان پی نتوان برد: رای بتدبیر پیر قلعه بپرداخت خم زد و پی کور کرد نام و نشان را. (ابوالفرج رونی)، بی نشان شدن